روایتی شنیدنی تاسیس دانشگاه امام صادق علیه السلام از زبان سید رحیم خانیان؛
خبرنامه صادق: ایده تشکیل جامعه الامام الصادق(ع)، یک فکر منحصر به فرد بوده است که اکنون ظهور و بروزش در دانشگاه امام صادق(ع) است؛ دانشگاهی که تلاش می کند با اتکاء به مبانی اسلامی در حوزه علوم انسانی قدم بردارد؛ روز گذشته این دانشگاه سی و سومین سالگرد تاسیس خود را جشن گرفت.
در برهوت اتکای دانشگاه ها به مبانی علوم انسانی غربی، دانشگاه امام صادق(ع) لااقل در اتخاذ رویکرد انتقادی به علوم انسانی غیراسلامی می درخشد.
در کنار ایده پردازان اصلی دانشگاه، اشخاص مهم و متعددی هم در تاسیس دانشگاه نقشی اثر گذار داشته اند و در میان هیات امنای اولیه دانشگاه، نام هایی چون رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیت الله محمد امامی کاشانی، آیت الله ابراهیم امینی، آیت الله نوری همدانی و آقایان محمدعلی نوید، سید رحیم خانیان و اسرافیلیان دیده می شود.
سید رحیم خانیان» از جمله اعضای هیات امنای دانشگاه بوده است که سابقه مبارزاتی فراوانی نیز دارند و نام وی در کتاب خاطرات افرادی چون آیت الله مهدوی کنی(ره) و حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی قابل مشاهده است.
یادداشت وی از ایده شکل گیری جامعه الصادق(ع) را در ادامه خواهید خواهید خواند:
ایجاد انگیزه
نوجوانی بیش نبودم و تحصیلات متوسطه را می گذراندم که خبری منتشر شد مبنی بر آنکه شیخ الازهر (شیخ شلتوت) مذهب جعفری را به رسمیت شناخته که بعنوان مذهب پنجم می تواند در الازهر کرسی تدریس داشته باشد و این امر موجب خوشحالی جهان تشیع بخصوص مرجع عظیم الشان حضرت آیت الله العظمی بروجردی (رحمت الله علیه) گردید و ایشان نمایندگانی به الازهر اعزام داشتند تا مراتب تشکر ایشان را به شیخ الازهر ابلاغ نمایند.
در همان ایام نوجوانی برعکس دیگران خیلی متاثر شدم. که چرا جهان تشیع نباید دانشگاهی داشته باشد تا بتواند تعالیم عالیه مذهب جعفری را در دنیا نشر دهد و پاسخ گوی عموم از جمله مسلمانان باشد. با خود عهد کردم اگر قادر متعال به من توفیق دهد با تاییدات حضرتش انشاء الله چنین دانشگاهی را پایه گذاری نمایم.
روزها یکی پس از دیگری گذشت و وارد فعالیت های اقتصادی شدم تا اینکه دست تقدیم دفتر کاری مرا در خیابان ایرانشهر تهران روبروی مسجد جلیلی قرار داد. و به مناسبت قرب مکان از نمازگزاران مسجد شدم و با آقای مهدوی که امامت مسجد را عهده دار بود آشنا و کم کم به مناسبت نزدیکی افکار با هم صمیمی تر و نزدیکتر شدیم.
پیشنهاد فروش یک قطعه زمین در تقاطع خیابان ولیعصر (ع) و طالقانی
روزی در دفتر کار خود مشغول بودم که سه نفر وارد دفتر من شدند و اظهار داشتند قطعه زمینی در تقاطع خیابان پهلوی سابق و تخت جمشید (تقاطع خیابان ولیعصر عج و خیابان طالقانی) به مساحت ده هزار متر مربع در معرض فروش گذاشته شده و یکی از اعضاء فرقه ضاله قصد خرید آن را دارد و می خواهد با کمک اشرف پهلوی در آنجا خانه فرانسه بنا کند. شما اگر می توانید این زمین را بخرید و نگذارید به دست آنان بیافتد.
بعد از این جلسه موضوع را با دوست عزیزم مرحوم آقای نوید که ضمنا شریک ما هم بود در میان گذاشتم. و ایشان موافقت کردند که وارد معامله شویم و ملک را خریداری نماییم.
خرید زمین
سپس فردی که خود را مالک می نامید به اتفاق آن سه نفر به دفتر ما آمدند و اوراق و مدارکی که حاکی از مالکیت این فرد بود به ما ارائه دادند. ضمن رویت اوراق و به استناد آن مدارک مبایعه نامه ای تنظیم و پانزده میلیون تومان در آن تاریخ بعنوان بیعانه به او دادیم و مقرر گردید الباقی در دفترخانه به هنگام تنظیم سند رسمی پرداخت نماییم. ولی متاسفانه فروشنده از کار در آمد و نتوانست به تعهدات خود عمل نماید و لذا با پیگیری هایی که کردیم معلوم شد زمین متعلق به سفارت افغانستان است و نامبرده بعنوان واسطه آنجا رفت و آمد داشته و با اخذ فتوکپی سند و تنظیم مدارک جعلی اقدام به فروش این ملک به ما نموده است. بناچار ملاقاتی با کاردار سفارت افغانستان داشتیم و ایشان ضمن ارائه سند آمادگی خود را برای فروش ملک به ارزش پنجاه میلیون تومان اعلام کرد.
بعد از گرفتن تایید از سفارت افغانستان جلسه ای می با حضور مرحوم آقای حاج کاظم حاج ترخانی تشکیل دادیم و به این نتیجه رسیدیم که چنانچه استخاره کردیم و خداوند صلاح دانست اقدام به خرید زمین از سفارت نماییم. لذا از آقای محمود مرتضایی فر که صندوقدار ما بود خواستیم استخاره ای به یکی از علما بدهد و نتیجه را به ما بگوید. و ایشان بعد از گرفتن نتیجه استخاره به ما گفت: استخاره خیلی خوب است، آیه نور و سوره نور آمده است سئوال شد چه کسی استخاره کرده است، اظهار داشت آیت الله لاله زاری بعد از این جلسه ما اعلام آمادگی برای خرید کردیم و پس از مدتی کوتاه در دفترخانه حاضر و سند را امضا و بهای آن را پرداختیم.
تاسیس شرکت ایران بیت
از آنجا که در رژیم گذشته ما و اموال مان همواره در معرض خطر بود، ضمن مشاوره با بعضی از حقوق دانان به این نتیجه رسیدیم بهتر است شرکتی سهامی با سهام بدون نام تاسیس و ملک را بنام آن شرکت خریداری نماییم. لذا به سرعت شرکت ایران بیت را تاسیس و ملک را بنام این شرکت خریداری نمودیم.
طمع اشرف پهلوی
روزی در دفتر کار خود بودم که تلفنچی به من اطلاع داد از دفتر اشرف می خواهند با شما صحبت کنند. گوشی را برداشتم، شخصی که آن طرف خط بود خود را رئیس دفتر اشرف معرفی کرد و اظهار داشت که بر اساس اطلاع ما زمین واقع در تقاطع پهلوی و تخت جمشید را شما خریده اید، گفتم من نخریدم بکله شرکتی آن را خریداری کرده است که من مدیر عامل آن شرکتم. گفت به هر حال والا حضرت تصمیم دارند در مقابل خانه ایران در پاریس در این محل خانه فرانسه بنا کنند، و شما باید این زمین را در اختیار ما قرار دهید. در جواب گفتم این مال شخصی من نیست که من بتوانم تصمیم بگیرم. بهتر است حضوری صحبت کنیم و نماینده آنان در وقت تعیین شده به دفتر ما آمد و گفت ما اینجا را مجانی نمی خواهیم. شما می توانید معوض آن را از آپارتمان های واقع در خیابان پارک وی تقاطع اوین انتخاب کنید. ما سند را به نام شما می زنیم. شما هم ملک را به نام ما بزنید.
به او گفتم تعدادی محدود از سهام قریب ۵ درصد متعلق به اینجانب و سایر اعضاء هیئت مدیره می باشد که می توانیم به شما بدهیم ولی الباقی سهام در دست افراد دیگر است که بدون نام می باشد و شما می توانید با دادن آگهی از آنان دعوت کنید و سهامشان را به هر طریق می خواهیم دریافت یا خریداری نمایید. طرف عصبانی شد و گفت شما می خواهید جو ایجاد کنید و با چهره ای درهم و تهدید به اینکه بعدا متوجه خواهید شد از دفتر ما خارج شد. که خوشبختانه مثل همیشه در طول عمرم تا به امروز خداوند ما را تنها نگذاشت و طولی نکشید که اشرف از ایران متواری و شر او از سر ما کم و کوتاه گردید.
تصمیم گیری
بعد از خرید زمین جلسات متعددی داشتیم که در این زمینه چه بسازیم. و نهایتا با پیشنهاد اینجانب و موافقت برادرم آقای سید کریم خانبان که ما با هم جمع المال هستیم و همچنین آقای نوید مقرر شد در این محل مجتمع تجاری اداری ساخته شود و درآمد آن به عنوان کمک به حوزه علمیه قم در اختیار سران نهضت قرار گیرد. به همین منظور مهندسی خوشنام بنام آقای مهندس قندهاری انتخاب و ایشان با تهیه طرح و توجیه اقتصادی آن هفتصد میلیون تومان بودجه برای اجرای آن طرح پیش بینی کرد که تامین آن از ناحیه خودمان امکان پذیر نبود. لذا تعدادی افرادی قابل اعتماد را انتخاب و در تاریخی مشخص به دفتر خود دعوت کردیم و ضمن تشریح طرح و بودجه لازمه و هدف ما از اجرای آن از ایشان خواستیم که با سرمایه گذاری بلاعوض و یا سرمایه گذاری بعنوان قرض ما را در جهت اجرای این پروژه یاری نمایند و بعد از تکمیل پروژه در مدت مشخص به آنان بازگردانده شود و مرحوم حاج سید تقی خاموشی که یکی از حاضران در جلسه بودند بعنوان تشویق سخنرانی کردند و با تفسیر سوره کوثر حاضران را به مشارکت در این امر خیر ترغیب نمودن و مرحوم آقای میناچی که بعنوان حقوقدان در جلسه بودند راهکارهای حقوقی را برای حفظ اسرار جلسه و حقوق افراد مطرح کردند. خوشبختانه بحمدالله بعضی از آن شرکت کنندگان هنوز در قید حیات می باشند و از این جلسه و موضوع آن اطلاع دارند.
دستگیری اینجانب
زمان زیادی از این جلسه نگذشته بود که شهید اندرزگو (تقریبا ۴۸ ساعت قبل از شهادتش) باتفاق بعضی از دوستان بمنزل ما آمد و خواسته ای داشت که ذکر آن در اینجا مقدور نیست و قرار شد اینجانب پس از کسب اجازه از محضر حضرت امام (ره) خواسته ایشان را عملی سازم که متاسفانه ایشان روز بعد از ملاقات با من به هنگام افطار شهید شد و اینجانب و سایر دوستان همگی دستگیر شدیم.
اما در زندان
پس از آنکه از سلول انفرادی ما را به بند چهار و بعدا به بند یک بردند در آنجا جمعی از علماء از جمله آقای منتظری بودند. روزی ماجرای خرید زمین و هدف مقدسی که داشتیم را برای ایشان تعریف کردم و گفتم آرزو دارم که روزی نهضت پیروز شود و ما آزاد شویم و نیاز به اینگونه کسب درآمدها جهت هزینه حوزه و نهضت نباشد و ما بتوانیم در این زمین دانشگاهی چون الازهر مصر بنا کنیم. ایشان ضمن تشویق گفتند اگر موفق شوید خیلی خوب است چون چند سال قبل یکی از کشورهای اسلامی از ما ۷۰ نفر مبلغ خواستند و ما نتوانستیم حتی یک نفر به آنان بدهیم و الازهر هر ۷۰ نفر را برایشان فرستاد.
آزادی از زندان
ما که در ارتباط با پرونده شهید اندرزگو در معرض خطر اعدام بودیم با اوج گرفتن انقلاب و ماجرای ۱۷ شهریور و نماز عید فطر قیطریه، طبیعتا فشار روی ما نیز کمتر گردید و پس از آن که زندانیان گروه گروه ازاد می شدند بالاخره بعنوان آخرین گروه از زندان اوین آزاد شدیم.
درخواست تاسیس دانشگاه
پس از آزادی شبی به اتفاق آقای نوید در مسجد فرشته بودیم و پس از نماز من ماجرای صحبت خودم در زندان با آقای منتظری را برای ایشان بازگو کردم و از ایشان درخواست نمودم که با تاسیس دانشگاه در این زمین موافقت نماید. و آقای نوید نیز وقتی دید من و برادرم آقای سید کریم خانیان موافق این موضوع هستیم بدون هیچگونه مقاومتی بلافاصله پذیرفت.
تعقیب تاسیس دانشگاه
روزی که قرار بود حضرت امام (ره) وارد تهران شوند و بختیار فرودگاه ها را بسته بود و علماء در مسجد دانشگاه تهران متحصن شده بودند و مردم هم در محوطه و اطراف دانشگاه اجتماع کرده بودند، اینجانب که تازه از زندان آزاد شده بودم، جلوی درب دانشگاه تهران به مینی بوس برخورد کردم که آقای غلامرضا صفایی امام جماعت مسجد بقیه الله در میدان بروجردی مشغول شعار دادن بودند.سوال کردم آقای منتظری را ندیدید گفت چرا داخل مینی بوس هستند. وارد مینی بوس شدم و به آقای منتظری گفتم حال که الحمدالله پیروز شدیم تاسیس دانشگاه را اولین کار خود قرار دهید.
ایشان با خنده گفتند هنوز معلوم نیست چه می شود و امام نیامده به فکر تاسیس دانشگاه هستی.
گفتم من یقین دارم انشاء الله پیروز می شویم و وظیفه خود می دانم بعنوان اولین کار برای تاسیس دانشگاه اقدام نمایم.
ملاقات در مجلس خبرگان قانون اساسی
با تعیین وقت قبلی به اتفاق مرحوم نوید جهت ملاقات با آقای منتظری به مجلس خبرگان قانون اساسی رفتیم و بعد از نماز مغرب و عشا موضوع تاسیس دانشگاه را با ایشان مطرح کردیم و ایشان با اعلام قبولی دعا کردند که در این کار موفق شویم.
نام دانشگاه
سپس در رابطه با نام دانشگاه بحث گردید. اسامی مختلفی مطرح شد و اینجانب نیز نام جامعه الامام الصادق (ع) را پیشنهاد دادم که مورد تایید و موافقت ایشان و آقای نوید قرار گرفت و بنابراین مقرر گردید دانشگاهی با نام مقدس امام صادق(ع) تاسیس شود.
هیئت موسس
آقای منتظری، آقای نوید، آقای سید کریم خانیان و اینجانب (سید رحیم خانیان) بعنوان هیئت موسس قبولی خودرا جهت تاسیس جامعه الامام الصادق (ع) اعلام داشتیم و مقرر گردید از بعضی از حضرات آیات و افراد مورد وثوق جهت عضویت در هیئت امناءدعوت به عمل آوریم.
هیئت امناء
در این جلسه موافقت گردید که:
۱- به پیشنهاد اینجانب و آقای نوید از رهبر معظم انقلاب مدظله العالی، آقای مهدوی و آقای امامی کاشانی ضمن ملاقات حضوری دعوت به عمل آید.
۲- به پیشنهاد آقای منتظری و توسط خود ایشان از آقای مشکینی، آقای امینی و آقای حسین نوری دعوت به عمل آمد. و حضرات قبولی خود را اعلام داشتند. ضمنا شخصی به نام آقای اسرافیلیان که به منظور دیگری به ملاقات آقای منتظری آمده بودند، آقای منتظری پیشنهاد دادند آقای اسرافیلیان که استاد دانشگاه هستند نیز به عضویت هیئت امنا پذیرفته شوند. همچنین آقای حاج حسن معینی که از افراد مورد وثوق آقای منتظری بودند از ناحیه ایشان جهت عضویت در هیئت امنا معرفی گردیدند.
موافقت مقام معظم رهبری مدظله العالی
به اتفاق آقای نوید بامداد روزی با تعیین وقت قبلی در خیابان ایران خدمت مقام معظم رهبری مدظله العالی رسیدیم و موضوع را مطرح کردیم و ایشان ضمن تشویق، قبولی خود را اعلام فرمودند.
موافقت آقای مهدوی و آقای امامی کاشانی
به اتفاق آقای نوید جداگانه با آقای مهدوی و امامی کاشانی ملاقات و موافقت حضرات را کسب نمودیم.
موافقت سایر اعضاء
آقای منتظری نیز موافقت آقای مشکینی، آقای امینی و آقای نوری همدانی را کسب نموده بودند و آقای اسرافیلیان و آقای معینی در همان جلسه حضور داشتند و موافق خود را اعلام کرده بودند.
بنابراین یازده نفر به شرح زیر بعنوان هیئت امناء انتخاب گردیدند که عبارتند از:
۱- مقام معظم رهبری مدظله العالی ۲- آقای منتظری ۳- آقای مهدوی ۴- آقای مشکینی ۵- آقای امینی ۶- آقای امامی کاشانی ۷- آقای اسرافیلیان ۸- آقای معینی ۹- آقای حسین نوری ۱۰- آقای نوید ۱۱- سید رحیم خانیان ضمنا آقای سید کریم خانیان عضویت در هیئت امناء را نپذیرفتند.
هیئت مدیره
هیئت امناء آقای مهدوی و آقای نوید و اینجانب را از بین خود و دو نفر دیگر را از خارج بعنوان هیئت مدیره جهت پیگیری امور انتخاب نمودند.
تهیه اساسنامه
بعد از تعیین هیئت امناء و هیئت مدیره و نام دانشگاه، اینجانب مشغول تهیه اساسنامه گردیدم که با مطالعات و مشاوره های لازم اساسنامه تنظیم و ابتدا در هیئت مدیره و نهایتا در هیئت امناء به تصویب رسید.
ثبت قانونی جامعه الامام الصادق(ع)
پس از تصویب اساسنامه توسط هیئت امناء نسبت به ثبت قانونی جامعه الامام الصادق ع اقدام و زمین چهار راه ولیعصر به ارزش پنجاه میلیون تومان (ارزش اسمی سهام شرکت ایران بیت) بعنوان سرمایه اولیه جامعه الامام الصادق (ع) ثبت گردید و بدین ترتیب ثبت قانونی جامعه الامام الصادق ع انجام پذیرفت.
تسلیم سهام شرکت ایران بیت (سرمایه اولیه جامعه)
در جلسه ای در تهران و در منزل آقای معینی سهام شرکت ایران بیت به ارزش اسمی پنجاه میلیون تومان توسط اینجانب و آقای نوید تسلیم آقای منتظری گردید و عملا ملک مذکور به تملک جامعه درآمد، با این شرط که در طول عمر جامعه به شخص ثالث واگذار نگردد. و در واقع نوعی وقف بود که به جهت جلوگیری از نفوذ قوانین دست و پاگیر وقف و دخالت اوقاف به این صورت عمل گردد.(تحت عنوان شخصیت حقوقی جامعه الامام الصادق (ع)) و قرار بود دانشگاه در همین زمین احداث گردید ولی مرحوم شهید دکتر بهشتی که به منظور دیگری جهت ملاقات با آقای منتظری آمده بودند و در این جلسه حضور داشتند پس از در جریان قرار گرفتن تاسیس دانشگاه ضمن تشویق اظهار داشتند این محل جهت احداث دانشگاه با وجودی که ده هزار متر مربع وسعت دارد کوچک است و دانشگاه فضای بیشتری را می طلبد و الان که کلیه دانشگاه ها تعطیل می باشد بررسی کنید اگر محل مناسبی پیدا شد ما آن را در اختیار شما قرار می دهیم و این محل را با احداث بنای مناسب پشتوانه مالی دانشگاه قرار دهید.
انتخاب محل دانشگاه مدیریت سابق
به آقای اسرافیلیان ماموریت داده شد تا ضمن بررسی، چنانچه محلی را مناسب دیدند به هیئت مدیره اعلام نمایند. ایشان نیز ضمن تحقیق به دانشگاه مدیریت برخورد کردند که با توجه به آنکه متعلق به دولت نبود و بخش خصوصی آن را بعنوان یک موسسه فرهنگی و آموزشی تاسیس کرده بود آن را مناسب دانستند. پس از گزارش آقای اسرافیلیان اینجانب همراه با ایشان به محل دانشگاه مدیریت رفتیم و پس از بازدید و دستیابی به اساسنامه آن متوجه شدیم که این دانشکده توسط بعضی از فعالان اقتصادی در زمان رژیم گذشته احداث گردیده و شاه را تولید و برادرش را نایب التولیه قرار داده و اساسنامه ای برای آن تنظیم نموده بودند که در یک ماده آن چنین آمده بود:
در صورت انحلال این دانشکده به هر دلیل محل و اموال آن به موسسه مشابه واگذار گردد با توجه به این بند مسئله در هیئت مدیره و سپس در هیئت امناء مطرح و تصویب گردید دانشگاه امام صادق ع در این محل تاسیس گردد. و جهت انتقال آن به جامعه اقدامات لازم بعمل آید.
اقدامات جهت انتقال قانونی محل دانشکده مدیریت به جامعه الامام الصادق (ع)
ضمن ملاقات با شهید قدوسی و در جریان قرار گرفتن ایشان و طی مراحل قانونی نهایتا سند محل مذکور به نام جامعه الامام الصادق ع تنظیم گردید.
تصمیم هیئت موسس
با توجه به شخصیت حضرات آیات عظام هیئت امناء و دیگر اعضای محترم هیئت امناء هیئت موسس تصمیم گرفت که کلیه اعضای محترم را بعنوان هیئت موسس در اساسنامه ذکر کرده در تصریح شود که این هیئت موسس اولین هیئت امناء جامعه می باشند و چون آقای سید کریم خانیان تمایل به بودن در هیئت امناء نداشتند، لذا با موافقت خود ایشان نام وی از هیئت موسس حذف گردید.
رئیس دانشگاه
پس از تعیین محل دانشگاه به فکر انتخاب رئیس افتادیم و افراد مختلفی مطرح گردیدند که نهایتا یکی از شخصیتهای محترم و مورد علاقه که سابقه کار فرهنگی داشتند بعنوان رئیس انتخاب و حکم ایشان از ناحیه آقای منتظری صادر و مقرر گردید در جلسه ای که ساعت ۵ بعدازظهر در دفتر آقای مهدوی تشکیل می شود حکم ریاست به ایشان تسلیم گردد. که اینجانب با ریاست شخص مذکور موافق نبودم و اعتقاد داشتم کسی که در دبستان و دبیرستان ریاست داشته نمی تواند عهده دارا ریاست دانشگاه گردد، بلکه ریاست بایستی دانشگاه دیده یا مجتهد باشد و آقای مهدوی را پیشنهاد کردم. و لذا قبل از تشکیل جلسه با آقای مهدوی ملاقات کردم و از ایشان خواستم شخصا ریاست دانشگاه را بپذیرد که ایشان اظهار داشتند با توجه به صدور حکم ریاست به نام شخص موردنظر و جلسه امروز بعد از ظهر امکان آن نیست. من به ایشان گفتم اگر شما قبول کنید من هم اکنون به قم می روم و حکم را عوض می کنم. و بعد از جلسه بلافاصله به قم رفتم و موضوع را با آقای منتظری مطرح کردم و حکمی به نام آقای مهدوی دریافت نمودم و به تهران برگشتم و قبل از جلسه در ملاقات خصوصی با آقای مهدوی مطرح و حکم را ارائه کردم. سپس در اتاق انتظار دفتر آقای مهدوی که شخص موردنظر و اعضای هیئت مدیره حضور داشتند منتظر ماندیم تا ساعت ملاقات فرا رسید.
پس از تشکیل جلسه من ابتدا به سخن کردم و حکم صادره به نام آقای مهدوی را قرائت نمودم.
شخصیت محترمی که مقرر بود رئیس دانشگاه شود با شنیدن این حکم از جلسه خارج شد و اصرار حاضران را برای ماندن در جلسه را نپذیرفت و بدین ترتیب آقای مهدوی بعنوان ریاست دانشگاه انتخاب گردید.
برنامه ریزی برای شروع به کار دانشگاه
پس از تعیین ریاست دانشگاه جلساتی تشکیل و در آن جلسات رشته های تحصیلی و چگونگی گزینش دانشجو، چارت سازمانی هزینه تاسیس و هزینه سال اول تاسیس و چگونگی تامین آن و همچنین در رابطه با معاونین دانشگاه و نحوه گزینش آنان بحث و بررسی بعمل آمد و نهایتا تصویب شد.
تامین بودجه
برآوردی که برای بودجه سال اول به منظور جذب سیصد دانشجو در نظر گرفته شده بود ماهیانه یک میلیون و پانصد هزار تومان بود و آقای منتظری اظهار داشتند من ماهیانه پانصد هزار تومان کمک می کنم و بقیه را باید خودتان تهیه کنید که دو سه ماهی آن را پرداختند و بعدا گفتند امکانات ما اجازه نمی دهد پرداخت کنیم. خودتان فکری کنید و اینجانب که علاوه بر عضو موسس و هیئت امناء و دبیر هیئت امناء بعنوان مدیر عامل جامعه مسئولیت داشتم بطریقی که شاید ذکر آن مناسب نباشد و حمل بر بعضی مسائل گردد به هر ترتیبی بود این بودجه را تامین کردم.
انتخاب گروه اقتصادی
چون این دانشگاه نه بودجه دولتی داشت و نه از دانشجویان پولی دریافت می کرد بلکه با توجه به تجرد و تاهل آنان ماهانه مبلغی بعنوان شهریه به دانشجویان پرداخت می گردید نیاز به پشتوانه مالی داشت. بطوری که دانشگاه را خود کفا نماید. و به این منظور افرادی از فعالان اقتصادی مورد اعتماد و خوش نام را دعوت نمودیم تا آنان به نام گروه اقتصادی جامعه تدابیری به کار برند که نتیجه آن خودکفایی جامعه باشد. با تشکیل گروه اقتصادی که تحت نظر هیئت مدیره فعالیت می کرد طراحی از طرف آقای مهندس خاموشی که عضو گروه اقتصادی بود جهت احداث یک واحد تولیدی نساجی ارائه گردید که این واحد نهایتا در مشهد تاسیس و به بهره برداری رسید که همچنان فعال است.
احداث بنا در زمین جامعه واقع در تقاطع خیابان ولیعصر و طالقانی
با توجه به مرغوبیت محل طرحی جامع برای آن تهیه و پروانه آن از شهرداری اخذ و درمدتی نسبتا طولانی این بنا به بهره برداری رسید و از محل درآمد آن که مبلغ نسبتا بالایی بود کارخانجات دیگری به منظور پشتوانه مالی جامعه خریداری شد و همچنین در بعضی کارخانجات دیگر سرمایه گذاری به عمل آمد و امید است در آینده کارخانجات دیگری از همین جهت بالا بردن قدرت مالی جامعه خریداری یا احداث شود.
اهدای اموال مرحوم آقای تولیت به جامعه
مرحوم سید ابوافضل تولیت که یکی از شرکای ما بود و دفتر کارشان در کنار دفتر اینجانب در خیابان ایرانشهر بود چون فرزند نداشت در زمان حیات خود اموالش را که در داخل و خارج از کشور بود (به صورت نقد یا ملک) منتقل به بنیاد خیریه ای به نام بنیاد طاهر نمود تا در مواردی که در اساسنامه آن آمده است و آقای هاشمی رفسنجانی و آقای صدر حاج سید جوادی را مسئول آن نموده بود مصرف گردد. روزی آقای صدر حاج سید جوادی که مشاور حقوقی اینجانب از قبل از انقلاب بود به دفتر من در دانشگاه آمد و گفت شخصی پیدا شده که خود را نوه خاله مرحوم تولیت می داندو ادعای وراثت نموده است. حال آنکه شما می دانید آقای تولیت اموال خود را در زمان حیات از تملک خود خارج ساخته و ما با او درگیر شده ایم و من به او پیشنهاد کردم که شما بیایید اموال را به جامعه واگذار کنید. جامعه خود نسبت به حفظ اموال و جوابگویی این فرد یا افراد مشابه اقدامات لازم را معمول خواهد داشت.
تأسیس دانشگاه امام صادق(ع) از زبان آیت الله مهدوی کنی(ره)
دانشگاه امام صادق(ع) چگونه تاسیس شد؟/ انگیزهای که به ذهن یک فعال اقتصادی رسید
آقای ,دانشگاه ,هیئت ,ایشان ,جامعه ,تاسیس ,آقای منتظری ,آقای مهدوی ,هیئت امناء ,آقای نوید ,جامعه الامام ,جامعه الامام الصادق ,قانونی جامعه الامام ,رهبری مدظله العالی ,پنجاه میلیون تومان